زهی مال زهی قال زهی حال زهی پر و زهی بال*

یه روزم از روی محبت همچین ناخوداگاه یه میم مالکیت گذاشتیم ته اسمش موقع صدا کردنش وسط ناز و نوازشش؛ آقا یهو ناراحت شد. گفتیم منظوری نداشتیم والا ما که نه ادعایی داریم نه توقعی، بوخدا صرفا از روی ترکیدن باک محبت و ابراز شدید علاقه بود ایشونم البته سخاوتمندونه فرمودن اشکال نداره! ولی خب تجربه شد بعدها بیشتر توجه کنیم به کسی خدای ناکرده بی‌غرض از این توهینا نکنیم. 
ولی بعدنا باز یه بار از دهنمون پرید بی‌اجازه به کسی گفتیم فلانیم. بعد زود درس عبرتمون یادمون افتاد. از طرف پرسیدیم اشکال نداره اینطوری صدات کردیم که؟ اوشون هم البته رنجیدن از ما. منتها به دلیل سؤالمون اینبار...
خولاصه کلوم که آدم توو زندگی یه اشتباهاتی میکنه که از اول نباید بکنه. حالا از ما که گذش ولی شوما نکونین لاقل. حدالامکان.

*با سوء تخلص :)) از حضرت مولانا

پ.ن. سعدی هم البته دوس داشته چون یادمه یه جایی میگه جان برافشانم اگر سعدی خویشم خوانی ولی یه وخ ممکنه خب یکیم مث اوشون دوس نداشته باشه دیگه. شاید حس تسخیر و تصرف شدن بش دست بده. شاید حس کنه که اگه بذاره با میم مالکیت صداش کنی برای خودتم حق و حقوقی در موردش قائل میشی که نمیخواد یا نمیتونه یا میترسه که بت بده. حق و حقوقو میگم بابا منحرفا. آدما تصمیماتشونو بر طبق تجربیات و تصورات شخصیشون میگیرن. نباید به کسی خرده گرفت. باید همو درک کرد. باید با هم مهربون موند حتی اگه وسوسه عصبانیت فلان. خودتون میدونید دیگه چی میخوام بگم. سرم درد میکنه. سر کارم. شمام برید بخوابید. فعلا خدافس