کز کماندار فلک تیر شهابی بخوریم*

چیه واقعاً این وضع آخه؟ همه در همه حالات و اوقات در رنجن. بچه داشته باشی یه جور نداشته باشی یه جور. یهو تالاپ بمیری یه جور مریض و ناتوان شی بعد بمیری یه جور! چه خفت و ذلتیه آخه آدم هی پی در پی و بی‌وقفه بهش تن میده؟
ها چرا اونجوری نگا میکنید؟ آدم وقتی هی هر روز و همش بیماری و ناتوانی و رنج و درد و نکبت و بدبختی آدما رو ببینه وقتی هر روز و هر طرفو که نگا میکنه مرگ آدما رو ببینه، وقتی آدم هر طرفشو نگاه میکنه دلشوره و ترس و استرس و اضطراب و اشک و آه مردمو ببینه، یه شب زمستونی در حالیکه سرمای سختی خورده و حوصله‌ ادا دراوردن و دایورت کردن و اینا نداره وقتی میاد خونه این شکلی میشه. مث من. غمگین. عصبانی. طفلکی. و خسته. 
چرا انقدر بیخیال یا حتی خوش‌خیال دنبال بقای نسل و تولید مثل خودتونید؟ اینهمه بچه‌های بی‌گناه بی‌سرپرست محتاج منتظر! چرا حتما باید تخم خودتونو بارور کنین و یه موجود بی‌گناه جدید دیگه رو به دنیا بیارید تا ارضاء شید؟ 
آلودگی هوا و سوراخ لایه ازون و گرمایش زمین و نابودی محیط زیست و فلان به کنار، بلایای طبیعی، زلزله و طوفان شن و باد و سیل و سونامی و فلان به کنار، بلایای غیرطبیعی و آمار تصاعدی رو به رشد سوانح و حوادث و تصادفات و جنایات و ترور و جنگ و قتل و کشتار و آدمای روانپریش و خطرناک و اینهمه پلیدی و پلشتیا و فلان هم به کنار. شما فقط به خوبترین قسمتش که عشقه توجه کن. از عشق هم اون قسمت ایمنترش که همون عشق والدین و فرزنده...
میتونم به توضیحاتم ادامه بدم ولی فایده‌ای نداره. کسی که بچه‌ای رو موقع مرگ پدر مادرش ندیده باشه، کسی که پدر مادری رو موقع مرگ بچه‌ش ندیده باشه، کسی که نگاه بچه‌ای رو در که کنار پدر و مادر پیر و ناتوانش یا بدتر از اون دچار زوال عقل‌شده‌اش‌ـ ندیده باشه، کسی که مرگ و درد مردمو انقد زیاد و از نزدیک ندیده باشه و ... ، متوجه نمیشه من چی میگم. 
شما همون بچه‌دار شید و پایا باشید. مام بریم آتش‌آلود و جگرسوخته آبی بخوریم* بخوابیم که سرماخوردگیمون خوب شه.
* ه.ا.سایه

به قول اردلان خان سرافراز عجب بیهوده تکراریست دنیا

چتونه؟ چرا شوک شدین جماعت خوش باور بی‌حافظه؟ ینی نمیدونستین بعد سی چل سال حاتمی‌کیا وابسته‌س؟ بده حالا بدون پروسه قضایی کسی به گه‌خوریش اعتراف کرده براتون؟

سر نرید به حق محق

آدما ظرفیتشون که پر شه سرریز میشن. سرریز میشن ینی چی؟ ینی مثلا آدم یهو وسط ظرف شستن بغضش خیلی بی سر و صدا میترکه و اشکاش شروع میکنن گوله گوله ریختن تو ظرفشویی. یا مثلا آدم وسط فیلم اکشن و پیتزا یهو به خودش میاد میبینه داره گریه میکنه و اشکاش دارن شالاپ شولوپ از رو گونه‌هاش قل میخورن میرن تا پایین گردنش و یقه‌ش.

دوسِت

دارم Grey`s Anatomy نگاه میکنم، اون قسمتی که هواپیماشون سقوط میکنه و من یاد تو میفتم و اینکه چن بار، چقدر مُردم تا هواپیمات بشینه و سالم برسی . . .
سرمو بلند میکنم، تیتراژ پایان سریال تموم میشه.