عیالوار

رامکال زن داشت. زنشم باردار بود. تازگیام نی‌نیاش به دنیا اومدن. دوتا پشمک مخملی شیطونن. هر روز میان. بعضی وقتام که دیر میشه غذاشون، در خونه رو میزنن که بیا دیگه گشنمونه. اجازه‌م میدن نازشون کنم. با اون چشای دکمه‌ای و دماغای سیاه خوشکلشون.