بحدا

دیگه از دوسداشتنیای کودک درون و بیرونم یه خوردن یخ مونده بود و چیپس که اونام بحمد الهی یارو شدن. یخ که دیگه نداریم کلا. آخه فریزرمون دوث نداره. چیپسم که تا زیر دندونمون خرت و خورت میکنه یه چیزی عین توپ پینگ پنگ قل میخوره میره گیر میکنه ته گلومون نمیذاره هیچیشو راحت قورت بدیم... همینه دیگه. بعد هی تا می‌بینینم بگین چرا تو هر روز محوتر از دیروزی؟
+  پ.ن. مال قدیماس نوشتم. غصه نخورین. یخ دار شدم دوباره. چیپسم میخورم حتی بی بغض دوباره. زمان همه چیو یارو میکنه. بله.