یه وقتائیم آدم خودشو به یکی خیلی نزدیک میدونه یا یکیو خیلی از خودش میدونه ولی یهو یه اتفاقی میفته یا یه حرفی زده میشه، اونوخ آدم با این واقعیت تلخ روبهرو میشه که اونقدری که خودش خودشو به طرف مقابل نزدیک میدونسته، اون طرف ایشونو به خودش نزدیک یا از خودش نمیدونسته! خیلی لحظات بدیه اون جور لحظهها