(اکثر) آدما در یه روابطی از یه حدی که بیشتر به هم نزدیک میشن، یه حس تعلق و مالکیتی پیدا میکنن نسبت به طرفشون که اجتناب ناپذیر به نظر میرسه.
خیلیا این حالتو در مورد عشق اولشون دارن. همسر سابقشون گاهی. رفیق دوران کودکیشون و . . .
اینا جوری به هم یا به طرف مقابلشون این احساسو دارن که وقتی مثلا یه روزی بعد از یه مدت طولانی ای بر حسب تصادف همو میبینن، حتی اگه در اون زمان یکیشون یا حتی جفتشونم ازدواج کرده باشن و با همسرشون خوشبخت هم باشن، باز هم طرف مقابل رو مااااااال خودشون میدونن و نه الزاما به تعبیر منفی. معمولا خیلیم مهربانانه و بی غرض!
این نوع حس و تعلق (خاطر) باعث میشه یا به عبارتی تا جایی میتونه پیش بره که اینا حتی اگه یه زمانی هر دو در دو رابطه ی جداگانه به آدمای دیگه ای که حتما خیلی دوسشون دارن ـ متعهد باشن بعد یهو توو یه فرجه ای یه شرایطی پیش بیاد که همو ببوسن یا بعضا حتی با هم بخوابن هم، احساس گناه در خودشون یا خیانت به طرف سوم نمیکنن!
پ.ن. فقط خوشبحال کسایی که اولی و وسطی و آخریشون یکیه ^_^