ایوُن

همونقد که با پسرایی مشکل دارم که معتقدن دخترا یه سری توانائیایی رو به صرف اینکه دخترن، ندارن و همونقد که با دخترایی که معتقدن یه سری توانائیا رو ندارن چون دخترن؛ همونقدم با دخترایی که دخترای دیگه رو قبول ندارن چون "دخترن" مشکل دارم.
اینا که افتخارشون مثلا اینه که همه دوستاشون از بچگی پسر بوده! همونا که وقتی میخوان برن دکتر توجه میکنن دکترشون آقا باشه چون لابد به صرف مذکر بودنش حاذقتره. این دخترایی که بین جمع دخترا و پسرا، پسرا رو ترجیح میدن که بگن ما فرق داریم، ما مث اینا نیسنیم، ما بهتریم یا دخترا حوصله ی مارم سر میبرن و . . .
دخترایی که به برتر بودنشون به صرف دختر بودنشون خیلی اصرار دارن و بعضا خودشونو با حرفای متعصبانه ی فمینیستی تیکه و پاره هم میکنن ولی در نهایت شخصیت و رفتارها و قضاوات عجیبشون در این اوضای "حق در هوا" خودش به نوعی جزو دلایل تشدید و ترغیب تبعیض جنسیه.
پسرایی که وقتی میخوان یه دختری رو از بقیه متمایز کنن میگن مث پسراس یا مث بقیه دخترا نیس هم خیلی بهتر نیستن. ایضا کسایی که فکر میکنن باید اثباتی صورت بگیره تا حقی به زن تعلق داده بشه.
یعنی که چه؟ مگه مسابقه ی جنس برتریه؟ حقوق انسانی به جنسیت چه ربطی داره؟ برابری حقوق برای همه بدون تبعیض. همین و تمام.
حق زایل شده هم به دست نمیاد مگر اینکه یک: خود مظلوم به حقش واقف باشه دو: وکیل وُکلا و همردیفاشم به حرفی که میزنن و حقی که تلاش در اعاده ش میکنن اعتقاد واقعی داشته باشن. زنی که خودش به زنهای دیگه به صرف زن بودنشون ایمان نداره چطور میتونه از حق زن دفاع کنه و ادعای فمینیست بودن کنه؟ زنی که خودشو تافته ی جدابافته میدونه و زن های دیگه رو باور نداره باید اول توجیهش کرد بعد به باقی مشکلات رسید.
و دیگه اینکه واقعبین بودن در درک بهتر و قضاوتِ درستتر میتونه آدمو خیلی کمک کنه.
مثلا اینکه اغلب پسرها از لحاظ فیزیکی و به دلایل فیزیولوژیکی از لحاظ جسمی قوی تر از دختران، دلیل نمیشه مثلا هر دختری که آدم بهش برمیخوره از هر پسری ضعیف تر باشه که! دخترایی هستن که هم وزن خودشون وزنه میزنن. پسرایی هم هستن که دو کیلو میوه از سبزی فروشی تا خونه میارن دستشون درد میگیره. دخترایی هستن که توو المپیادهای فیزیک و ریاضی مقام میارن در حالیکه پسرایی یه معادله ی دو مجهولی ساده رو هم نمیتونن حل کنن. همونطور که آقایونی هستن که دستپخت هیچ خانومی به پاشون نمیرسه. خیاط ها حتی. این در مورد منطقی بودن و نبودن، احساسی عمل کردن و نکردن، هنر، زبان، مالتی تسکینگ و خیلی استعدادها و تواناییای دیگه م صدق میکنه!
با تظاهر و ادا اطوار کسی به جایی نمیرسه. شعور در عوض میتونه خیلی کمک کنه که آدم به جاهای خوبی برسه.

پ.ن. دلیل این نوشته همکار قدیمی خوبیه که خیلی ادعای ناسازگاری با اخلاقای "غیرقابل تحمل" دخترای دیگه رو میکنه ولی چند روزی که مهمون من بود، منو گاها با اخلاقای "غیرقابل تحمل" ِ به نظر آدمای هم صنف خودش "دخترونه" و به نظر من بی ربط به جنسیتش و بیشتر مربوط به شخصیتش خیلی کلافه کرد. 

پ.پ.ن. فهمیدن پی نوشت در روایت مختصر و بی توضیح من شاید کمی پیچیده باشه ولی لزوم فهمیدنش برای درک اصل ماجرا ناچیزه. خلاصه به خودتون زیاد فشار نیارید.

پ.پ.پ.ن. مشکل نیم فاصله دارم و این خیلی بده. متاسفم