امروز هر وخ چشَم به ساعت میفته ساعت جفته. آلمانیا معتقدن وقتی اینجوری میشه یکی داره به آدم فک میکنه که خب میدونم این روزا چه به حکم این خرافه و چه نع کی داره هی به من فک میکنه ^_^ ولی قدیما با تابالوگام که خودش یه باغوحش بود توو تمام این ساعتا و دقیقهها خاطره داشتیم و قرار بود ساعت یازده و یازده دیقهی یازدهِ یازدهِ دوهزارویازده در فاصلهی یازده سانتی هم بایستیم و عکس بگیریم که نشد.