ـ پلک راستم داره از صب همچون قورباغهای هی میپره
ـ دلم برای سروی تنگ شده
ـ جدیداً دعوا که میکنم دچار فوران اسید معده میشم
ـ داره پاییز میشه و اینجا با رکورد شونزده هیفده درجه هنووووز سرد نشده که هم یه نفس راحت بکشیم هم از شر این حشرات ریز بیمصرف آزاردهنده خلاص شیم/ التماس دعا
ـ شب بخیر