حکم چیست؟

ملحد بینوایی که کلیه‌هایش از شدت شاش در شرف انفجار است، از شدت خواب بایست از شوب کربیت لای چشمهایش استفاده کند که بی‌اختیار بسته نشوند، مثل سگ سر ظهر تابستان تشنه است، از شدت گرسنگی بدنش دچار لرزه‌ای خفیف گردیده، هیچ چیز در فاصله‌ی کمتر از دو متری وی قرار ندارد و در نهایت از کالیبر بسیار بالا سخت در رنج است، گذشته از اینها دلتنگ هم هست! چه کند؟