عارضم که

ـ حالا الان کوک نیستم بعداً نوتای *شر زیادی توو ذهنم رو هم تلنبار شده که براتون خواهم نوشت.
ـ دندون و لثه‌م اوضاش بهتره بخیه‌هاشم امروز کشیدم. با تاسف بازم زنده موندم خلاصه نگران نباشید.
ـ از فردا سر کارم به مدت طولانی یهو فک نکنید گم شدم بلاملا سرم اومده قر کردم غیبت کردم کنج عزلت و سکوت گزیدم و فیلان. همینجاهام
ـ سه چار تا چیز دیگه‌م میخواستم بگم ولی دیگه حالشو ندارم میرم بخوابم. مواظب هم باشید. غصه‌م نخورید درست میشه.