جم‌ جم

خواب دیدم دارم توی اتاق مهمون که در حقیقت انباری از کتاب و وسایل بلامصرف خونه‌س، دنبال چیزی میگردم. نمی‌دونم چرا تو توو خونه‌ی مایی ولی وارد اتاق میشی و خیلی زود قطعات از هم پخش و پلا شده‌ی چیزی که دنبالش میگشتمو پیدا میکنی. در حالیکه دارم میام به سمتت که ازت بگیرمشون بت میگم چجوری پیداشون کردی؟ تو "گم‌شده‌ربا" داری! و در حالیکه در دو قدمیت واستادم میگم حیف که من گمشده نبودم . . . 
بیدار میشم.