شاهاب آسمون دلم

گف منو ببینی چیکار می‌کنی؟ گفتم بغلت می‌کنم. توو بغلم لهت می‌کنم بعدم می‌برمت لب دریا بعد بازم بغلت می‌کنم نازت می‌کنم با فرفری موهات بازی می‌کنم بوست می‌کنم بعد قربونت میرم بعدشم مچاله‌ت می‌کنم توو خودم تا خوابت ببره. ولی خب اول ِ اولشو بهش نگفتم. نگفتم وقتی ببینمش دستامو سریع میکنم توو جیبم و یه آرزو میکنم. . . نگفتم که شهاب آسمون دلمه! نگفتم که وقتی ببینمش یهو مث دخترک گل‌فروشی که توو سرما زیر سقف آسمون بی‌ستاره ، بی‌پناه و آواره واستاده و داره توو سیاهیای شب اون بالا دنبال خدا می‎‌گرده. . . ـ همونقد که اون با دیدن یه شهاب یهو انقــــــــــــدر ذوق میکنه که همه‌ی درداش یادش میره ، منم همونقد ذوق می‌کنم وقتی ببینمش.