اندر باب خاطرات آشغالی‌م

+ رفته بودم آشغالو بذارم سر کوچه یه دونه از این نگینای پیرسینگ نوک ممه پیدا کردم
ـ آخ آخ یه دیوثی خورده هسته‌شم انداخته دور
+ گذاشتمش یه گوشه که صاحابش برگشت پیداش کنه
ـ خوب کردی اون اصن مث نون برکت خداس نباید بره زیر دست و پا
+ عوووف منم برم پیرسینگ کنم پ 
ـ نه نه نکنیا! ممه فقط اورگانیکش خوبه 
+ :|