غیرت به پشم نیس که

مریضم موقع مرخص شدن یه دسته گل بزرگ برام آورده بود، یهو یادم افتاد یکی از اقوام که پدر و مادرم خیلی بهش تعلق خاطر داشتن فوت کرده بود و از اینکه دور بودن و کاری از دستشون برنمیومد خیلی ناراحت بودن. خواهش کردم پول بریزم حسابش که یه تاج گل بخره برام توو ایران و بفرسته به آدرس خونواده‌ی مرحوم. اسم روشو اشتباه نوشته بودن. بهش گفتم گف به نظر من که اوکیه اگه مشکل داری خودت با یارو تماس بگیر، اینم شماره‌ش :))) بعد خب اسمو روش اشتباه نوشتن! یعنی چی که به نظر من اوکیه؟ :)))) یه کار اینجوری توو این سال‌ها بهش محول کردم اونم انداخت گردن خودم و همون لحظه برای همیشه بی‌غیرتیشو به غایت برام ثابت کرد.
بایستی بش میگفتم عناقا من اگه خودم بدون ریسک و روال میتونستم کارو انجام بدم که از اولش به تو رو نمینداختم ولی دیدم چه فایده؟ وقتی کسی نخواد با کمال میل کاری برات بکنه زور نیس که. یه معنی هم بیشتر نداره اونم اینکه به اندازه‌ی لازم براش ارزش نداری. هیچی دیگه چیزی نگفتم و مث همیشه خودم حلش کردم.