خوانندهی محترم، مخاطب این متن شما نیستی لطفاً خودت اسکرول کن برو بالا یا پایین. صاحابش خودش خم میشه از زمین ورش میداره.
حالا برو باز با افتخار و لذت داستان شکار وحشیانهی آهوی باردارو تعریف کن و قاهقاه بخند.
برو داستان سوزوندن حلزونا رو تعریف کن و از خنده رودهبر شو.
برو شکار گنجیشک و بلدرچین و به خودت هی بیشتر افتخار کن.
برو همه جا با تحقیر بگو فلانی آدم حسابی نیس: معلمه یا فرهنگیه و هر کی هر چی حسابش پرپولتر بود با حسرت بیشتر نگاش کن و بگو طرف آدم حسابیه.
برو به جای شنا انقدر تو منجلابی که خودتو انداختی توش دست و پا بزن تا غرق شی.
برو توو حوض خون و نجاست دنبال پول.
برو از هر راهی با هر کلکی به هر خفت و ذلتی پول درار ولی اگه مشکلات گوارشیت اجازه نداد دیگه هرگز از غذا خوردن لذت ببری تعجب نکن.
برو ریشتو پرپشتتر کن، چیزای غیرضروری مث شرف و ناموستو به فلان خر بفروش و به جاش پول دربیار. استعدادشو داری.
برو باباتو واسه اینکه ریش نذاش که پول حروم بیاره سر سفرهتون باز سرزنش و تحقیر کن.
برو پول دربیار ازدواج کن و شب بغل زنی بخواب که اگه بتونی واسش راست کنی، از هر طرف که بگائیش، هر چقدم زود بپاچی توش یا روش بعدشم از حال بری خرخرت بره هوا، بازم ترکت نمیکنه چون پول تحمل کردنتو ازت میگیره!
بی سپر برو توو دنیای واقعی و از رفتار قشنگ آدما با خودت لذت ببر و بذار مث بچگیات انقدر از استرس عوق بزنی تا همه درسایی که بلد نبودی رو مجبور شی یاد بگیری و همه درسایی رو که در آغوش امن تنها یار زندگیت فراموش کردی دوباره یادت بیاد.
برو عزیزم. تو میتونی 🖒