یه دوست نخودیم پیدا کردم عصرایی که خونهام میاد در میزنه دستمو میگیره میگه بیا بریم بازی. پنج سالشه و بستنی خیلی دوس داره ولی متأسفانه قند داره، نباید بخوره. آبو با گلاب یا عرق نعنا یا اسانس توت فرنگی و یه ذره رنگای خوراکی میریزم توو قالب بستنی، یخ میزنه میشینیم با هم به جای بستنی، یخ میخوریم. مامان نداره مامانش اینو باباشو گذاشته رفته. اونروز میگف بیا برام لاک بزن بابام بلد نیس به جای ناخونام همه انگشتامو لاکی میکنه. براش زدم. بعد یهو بغلم کرد گفت کاش تو مامانم بودی. گفتم دوستت باشم بهتره که. چون آدم مامانشو نمیتونه انتخاب کنه ولی دوستشو خودش انتخاب میکنه. امروز برام یه کارت درست کرده آورده که روش نوشته من تو رو انتخاب کردم. همیشه دوست من بمون.