بی‌ادب

یه بارم خودمو خوشکل کرده بودم داشتم میرفتم تولد. پیرمرد همسایمون از در اومد بیرون سلام احوالپرسی کرد گف داری میری سر کار؟ گفتم نه گف آهان پس میری خرید :| دیگه وخ نداشتم وگرنه میرفتم همون شلوار لی پاره و پیرن یقه دارمو میپوشیدم :))