سحرخیز و امیدوارم / و البته بسیار خوش شانس

توجه کردم دیدم به جز بابکا و امیدا، سحرای زیادیم توو زندگیم داشتم فقط تاحالا از لحاظ کمّی و کافی بهشون توجه نداشتم.
بعد اونروزم داشتم یه چیزیو نصب میکردم رو گوشی که باید تنظیماتشو بم میگف. براش یه اسکرین شات از صفحه گوشی گرفتم که توش کیبرد گوشی‌ هم اتفاقی واز مونده بود و طبعا توی تصویر پیدا بود. بعد شما فکر میکنی اون بالاش از سه تا ورد ساجسشنای دیفالت بالاش دو تاش چی بود؟ درست حدس زدین: بابک و امید :)))
اقلاً کاش سومیش لاقل اسم مخاطبم بود که خب اونم نبود :))