گف اخرین بار پارسال تکست داده بودی رسیدم خونه حرف میزنیم. از اون موقع تازه الان رسیدی خونه لامصب؟ گفتم هنوزم نرسیدم خونه توو حیاط بیمارستانم. خندیدیم. ابراز دلتنگی کردیم. خبرای جدید و عکسا و اوضاع و احوالمونو گزارش و رد و بدل کردیم. بوس و بغل و خدافظی کردیم. قطع کردیم.
رفاقت ینی همین دیگه. یه سال، یه سال نه حتی ده سالم از هم بیخبر باشی هر وخ که خبرت شه غریبه نیستی. رفیقی. خوبی. خوش یمنی. خوشآمد و خوشایندی.
پ.ن. نوشته بالا جزو اون سیصد چارصدتا نوشتهی درفتی بیچارهس که مدتهای مدیدیه خاک خوردن و پست نشدن ولی چون امشب با یکی دیگه از همین قبیل رفقا بر حسب اتفاق حرف زدم و او آخر حرفاش دیقا از چیزی با همین مضمون میگفت، یادم افتاد اینو پیدا و پست کنم.
پ.پ.ن عجیب اینکه الان یادم افتاد اینا جفتشونم از اردیبهشتیای دوسداشتنین/ سلامتی اردیبهشتیا ^_^
پ.ن. نوشته بالا جزو اون سیصد چارصدتا نوشتهی درفتی بیچارهس که مدتهای مدیدیه خاک خوردن و پست نشدن ولی چون امشب با یکی دیگه از همین قبیل رفقا بر حسب اتفاق حرف زدم و او آخر حرفاش دیقا از چیزی با همین مضمون میگفت، یادم افتاد اینو پیدا و پست کنم.
پ.پ.ن عجیب اینکه الان یادم افتاد اینا جفتشونم از اردیبهشتیای دوسداشتنین/ سلامتی اردیبهشتیا ^_^