سال ۸۸ بهش گفتم اولین باره توو این سالهای غربت که دور و برم کسی هست که لازم نیس حال این روزامو بهش توضیح بدم و این خیلی حس خوبیه که البته بعداً متوجه شدم متأسفانه اونم نمیفهمیده :))
ولی میخوام بگم آدمی گاهی واقعا نیاز داره فهمیده بشه، بدون اینکه یا پیش از اینکه لازم باشه یا مجبور بشه همه چیز رو و بعضاً چیزای خیلی پیچیده رو به سادهترین و جامعترین حالت ممکنش تشریح کنه، توضیح بده و تفهیم کنه...
نداریم دیگه...
حالا زیادم اشکال نداره زندگیه دیگه. تازه من شماهارم دارم :)