شب است و غم گرفته چارسویم/ بیا ای دوست بنشین روبهرویم/ بیا تا قصهی شب را و غم را/ اگر خوابت نمیآید بگویم*...
گران افتاده لنگر، کوه درد سینه فرسا را/ خدا صبری دهد دلهای از جا رفتهٔ ما را*...
دل هایمان خونین است
از سر تا پامان خون می بارد
ما سر تا پا زخمی
ما سر تا پا خونین
ما سر تا پا دردیم
ما این دل عاشق را
در راه تو آماج بلا کردیم
وقتی که زبان از لب می ترسید
وقتی که قلم از کاغذ شک داشت
حتی حتی حافظه از
وحشت در خواب سخن گفتن میآشفت
ما نام تو را در دل
چون نقشی بر یاقوت میکندیم...
مصائبی که داریم
امیدوار باشیم/سحر نزدیکه
از عکس عمام رو ماه که خیلی دقیقتره :))
داستان توهم عکس خمینی توو ماه که یادتونه؟ حالا بیتوهم توو روز روشن عکس ایرانو توو آسمون دیدین در حالی که خورشیدم داره توو سینهش نورافشانی میکنه؟ جان؟ بیبیسی دچار نقص فنی شده؟ اشکال نداره چِش علمای اسلام هم از این شاهکار طبیعت یا به زبون خودشون از این آیة الهی کور شده. قد قامت الصلاة! نماز وحشت به جا بیارید که روز قیامتتون نزدیکه. توو همین دنیا باید جواب پس بدید. هان! ضهی والضالین رو طولانیتر بکشید...
منبع با تأسف ناشناس |
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #گهخوریهایانسیهخزعلی
FreeNilloofarHamedi#
چنان نماند و چنین نیز نخواهد ماند
در جواب به تو چه و تو که ایران نیستی/ که چی که مینویسی و به چه دردی میخوره/ چه فرقی برای تو داره/ تو که راحتی زندگیتو بکن/ برای چی برای کی/ و گیرت میارم/ میکنمت/ میکشمت/ میفرستم پیش مهسا و نیکا/ خفه شو/ بترس/ برو/ بپیچ/ بمیر و...
ایران زادگاه منه. ایران وطن منه. ایران خونه منه. ایران مادر منه. ایران پدر منه. ایران خاک منه. ایران ناموس منه. ایران سرزمین آبا و اجدادی منه. من زاده ایران، من میراث نادر، من سفیر آتش همیشه سوزان آذرآبادگانم. من فرزند سرزمین مهر، من یکی از ذرههای ایرانم. بله من اینجا بزرگ شدم. اینجا درس خوندم. اینجا کار میکنم. اینجا موهام داره سفید میشه. اینجا دوستان بسیاری دارم. اینجا حتی میتونم ادعا کنم از مردمان همین سرزمینم اماااا نمیخوام و نمیکنم. من خودم وطن دارم و وطنم زادگاهم ایرانه.
و شما که الان اونجا شاید برای آزادی، شاید برای آبادی، شاید برای رهایی از بند اژدهای ج. ا. جونتونو گذاشتین کف دستتون و توو خیابونا فریاد میزنید یا نشستید توو خونههاتون و امیدوارید که شهر دوباره ساکت شه تا به روزمرگیهاتون برگردین یا منتظرید به محض اینکه موقعیتشو پیدا کنید به قول خودتون از اون خرابشده بزنید بیرون و در آرامش و رفاه، فارغ از فکر ایران و ایرانیا به زندگیتون ادامه بدین؛ شما که معتقدین چون من اینجام به من چه و چون من اینجام پس همدرد و همرزم و همراه ملت نیستم و نمیتونم باشم، شما که معترض یا متعجبید از رفتار و گفتار من، شما هیـــچ تصوری ندارین از اینکه من در سالهای پیش از کوچیدنم از ایران، با همون سن کم چه تجربههایی کردم، چه آینده و چه آرمانی داشتم، چه بهاهایی رو پرداختم، چه چیزایی و کسایی رو از دست دادم و موقع اومدن چقدر زخم و درد و حسرت با کولهبارم به اینجا آوردم. من نه اینجا نه اونجا جای کسی رو که تنگ نکردم، من نه اینجا نه اونجا جز حق از چیزی نگفتم و ننوشتم، من نه توو حرف کسی پریدم، نه از بیرون گود فریاد لنگش کنی برآوردم. از همین دور تا جایی که زورم و دستم رسیده در هر موقعیتی بی سر وصدا به سهم خودم دینمو ادا کردم. حالام که اینا رو نوشتم برای اینه که در کمال تعجب (فکر نمیکردم انقدربازتاب داشته باشم) یه سری ایمیل برام نوشتین که یا از اول تا آخر فحش و تهدید و تخویفه و یا یه سری پیغوم پسغوم و ایمیل که تو رو سننه، زندگیتو بکن، حالشو ببر، چه لزومی داره خودتو قاطی میکنی، واقعا چرا، چیت کمه و... برای اینکه خیالتونو راحت کنم همشونو پاک کردم. من نه از کسی میترسم، نه برعکس خیلیا نیازی به احراز هویت دارم برای اثبات ایرانی بودنم.
من یه دختر ایرانیم و وطنم ناموس منه. هر کسی هم به ایران، به مردمش، به دخترانش، به تاریخش، به فرهنگش، به هویتش بخواد اهانت کنه جلوش وایمیستم. همیشه. از هر جایی که باشم و هر جایی یا هر کسی که باشه.
اگه فقط براتون سؤال بود که جوابشو دادم، اگه نیتتون خیر بود که لطف عالی زیاد، به بقیهتونم باید بگم اگه هر جائیتون سوخته چارهای نیس باید تحمل کنید چون آب قطعه و پماد سوختگیم جزو اقلام تحریمیه. اتفاقاً اینبار فقط برای شما.
در دلم آهسته میگرید کسی...*
همون احمد وحیدیِ وزیر کشور که خیلی جدی گفته سازندگان شعار زن زندگی آزادی، شنیعترین صحنهها رو به وجود آوردن؛ رئیسی به مردم گفته خیالتون راحت دستور دادم رسیدگی کنن و به همون وحیدی بیناموس جهت بررسی "حوادث" سیستان بلوچستان مأموریت داده :))) :'(
*ا.سایه
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #گهخوریهایحسینکچویان
خب حالا میریم سراغ مدرس، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشکدهٔ علوم اجتماعی دانشگاه تهران: حسین کچوئیان.
ایشون بخش اول شعار ملت رو که زن زندگی آزادیست به عنوان کلمات کلیدی شنیده و چقدر خوب که کاملاً بیتدبیر برامون کلماتی رو که با شنیدن این لغات براش تداعی شده نام میبره و میگه: زن، فحشا، هرزگی! و در قبال قسمت دوم شعار ملت که مرد، میهن، آبادیه میگه مرد، بی ناموسی، شهوترانی!
واژهی زن در ذهن این مردک بیمار پیش از هر چیز فحشا رو تداعی میکنه و آزادی براش با هرزگی هموزن و همخوانه! همانطور که واژهی مرد و میهن و آبادی براش تداعی شهوت و بیناموسیه. ناموس برای یک مرد شریف و نجیب اصولاً در بالاترین ردهی ارزشهاشه و میهن مثل زن برای معشوقش، یا دختر برای پدر و برادرش تجلی ناموسه! حالا شما فکر میکنید چرا کچویان کلمات مرد و میهن رو در کنار هم که میشنوه بیناموسی براش تداعی میشه؟ چون میهنپرستی رو عیب میدونه. ایشون در ناخودآگاه وجودش عشق به وطن و عرق میهن تعریف نشدهس! تعصب به آقا و قیّمش، به اسلام، به مردی نشسته در ته چاه جمکران ـ شاید براش تعریف شده باشه ولی این مردک در هزار توی وجودش میهن دوستی رو بیناموسی میدونه. و چرا؟ چون اینجوری بهش یاد دادن. اینجوری از اول مغزشو شستشو دادن و طبق فلسفهی خمینی لعناللهعلیه، بهش فرو کردن که وطن معنی نداره و مهم اسلامه! و چرا؟ چون اگر ایرانی به جای اسلامی که ۱۵۰۰ سال پیش اعراب وحشی بهش سوپوخاندن به وطنش تعصب داشته باشه، خب نمیذاره مملکتش دست اینایی بمونه که زن براشون به مثابه به یک شیء و ابزاره؛ ابزاری برای ارضای شهوت و دستگاهی برای تولید مثل! یا اینایی که افتخارات تاریخی، میراث فرهنگی، آثار باستانی و قهرمانان ملی ما براشون از بیارزش هم بدترن و همیشه در تلاشن اینا رو مایه ننگ جلوه بدن!
و اما آبادی که برای ما تداعی آبادانی و سازندگی و روزهای روشن و خوشیهای ریز و درشت و خوشبختی و خنده و شادی و دشتهای سرسبز و رودهای پر آب و بینیازی به نان شب و نداشتن دغدغههای اگزیستنسیالیستی و آرامش و رفاه نسبی و امنیت مدنی و آبروی ملی و آزادی و سربلندی یا لااقل عدم سرافکندگی و این قبیل چیزاس ـ برای این مرد آبادی تداعی شهوترانیه.
یعنی اون جایی که ما داریم به چیزایی که برای همهس فکر میکنیم برای این مردک فقط یک آبادی فردی تداعی میشه که خب چون سرحد لذت و خوشی و همه فکر و ذکر ناخودآگاهشم فحشا و هرزگیه ، سر حد آبادی فردیم براش همون تداعی شهوترانیه!
متأسفم کچویان. من عادت ندارم کسی رو جلوی جمع تحقیر کنم ولی یه اخلاقی دارم، اونم اینه که اگه کسی که به ناموسم بیحرمتی کنه نه تنها نمیتونم خودمو نگه دارم بلکه به بدترین شکل خشتکشم جلوی همه درمیارم که دفعه بعد از این گهخوریا نکنه. پیشنهادم به تو هم اینه که سعی کن بمونی خونه و بیرون نیای چون تو عادت داری ممکنه نتونی جلوی شهوتتو بگیری و بازم گه اضافه بخوری و خب دنیا که میدونی دار مکافاته و برای امثال تو علیالخصوص این روزا یه کم جای خطرناکیه...
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #گهخوریهایحمیدرسایی
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #گهخوریهایمعینالدین محمدی
#زن_زندگی_آزادی #مهسا_امینی #گهخوریای۲۰:۳۰
بعد اعتراضات داخل رو نشون میده و میگه "در میانه اجتماعشان مردان خواهان آزادی استفاده از زنان هستند"! در صورتی که هنووووز هم بعد از اینهمه توضیح و تشریح شعور اینو نداره که بفهمه بحث اینه که مسلمانان، جاهلین و بیماران جنسی امثال شما اصولاً زن رو نباید ابزار بدونن و نباید یک انسان رو به شکل ابزار ببینن! آدم از ابزار میخواد و میتونه استفاده کنه، از انسان که یک موجود زندهی هوشمندِ مستقلِ داری قدرت تشخیص و تصمیمه که به عنوان مفعول بیاختیار استفاده نمیشه کرد که! بحث اینه که زن ملک مرد نیست نه در جامعه و نه در خانواده.
بعد یه عدهم شلوغ کردن که آه و واویلا اونور با برهنگی زنان و قاطی کردن تفکرات فمینیستی!!! هدف رو مطالبه حق عریانی و ترویج فحشا و بی بند و باری نشون میدن و اینورم با اعمال خشونت بیجا و چادر از سر مأمور اطلاعاتی در حال فیلمبرداری کشیدن و لباس شخصی مسلحو زدن، به جنبش ضربه میزنن!