اعتراف جدید عجیب

الان شروع کردم اینایی که این پایین نوشتمو نوشتم در واقع نمیخواستم اونارو بنویسم. میخواستم بنویسم تاحالا حال خوب بعد از زدنو درک نمیکردم ولی امروز متأسفانه درک کردم. وقتی حالم به غایت تخمی بود و شروع کردم باهاش چت کردن. از در و دیوار گفتم. ینی میخوام بگم محتوا مهم نبود. مخاطب مهم بود. از اونجایی که هیچ موجودی در برابر تأثیر ترکیبات شیمیایی* ایمن نیس اعتراف میکنم حال خوبی پیدا کردم. بله، چیزایی که رو مخم بودن همچنان وجود داشتن، دارن و تا خدمتشون نرسم همچنان هم وجود خواهند داشت. ولی خب بعدش که رفته بودم توو تاریکی برای خودم چایی بریزم متوجه شدم حالم واقعا خیلی فرق کرده...
حالا دیگه هر کی احتمالا هر چی که راحتتر دم دستشه یا یه بار امتحانش کرده جواب گرفته یا به هر چی عادت کرده همونو مصرف میکنه ولی افکتش یکیه. حالتو خوب میکنه. قاعدتاً البته :))
پ.ن. برای اینکه واسه سؤاستفاده‌چیای نازنینم بدآموزی نشه اضافه میکنم، بازی خطرناکیه و نپایی خیلی بی‌اخطار کنترلش از دستت درمیره و کنترلش که از دستت در بره دیگه اون تو رو کنترل خواهد کرد که در این صورت سرنوشتی جز با ۱۳۰ تا رفتن توو دیوار چیزی در انتظارت نخواهد بود. 


* آمفتامین فنیل‌اتیل‌آمین، دوپامین، نوراپی‌نفرین، آدرنالین، اکسی‌توسین، سروتونین و این قبیل ترکیبات و ترشحات رو عرض میکنم در این مورد به عنوان مثال.