میگن توو مستی مسیجای ناخواسته مینویسن و میفرستن واسه کساییه که در حالت عادی جلوی خودشونو میگیرن که براشون ننویسن. منم دوس دارم گاهی براش بنویسم ولی نه در مستی انقدر بیاختیارم و نه چیزی به ذهنم میرسه که براش بنویسم :)))
چی بنویسم خب؟ دوسِت دارم؟ که میدونه. میمیرم برات؟ که میدونه. ذره ذرههای وجودم مثل دلم برات تنگه؟ که میدونه. میخوامت؟ که میدونه. چرا بهم نگفتی نرو؟ که خب معلومه. مث سگ پشیمونم؟ که خب نیستم.
تنها چیزی که قابل نوشتنه شاید اینه که سلامتی چشات یا اینکه ببخش که نیستی و هنوز نفس میکشم. ببخش که نتونستم، که نشد. که هستم. که نیستم. که بودم. که رفتم. که طلب بخشش میکنم گرچه لایق بخشیده شدن نیستم و... نبخش اصن. نبخش. فقط باش. زنده باش. خوب باش. خوشحال باش. سالم باش. نگو دوسم نداشته باش. هنوزم هر وقت اراده کردی بگو برات بمیرم.
آره مثلاً همینا و یه سری این جور چیزا رو میتونم بش بگم. ولی خب گفتم که اختیارم دستشه عه دستمه دستمه دست خودمه :))