همش اینجوری شروع شد که بهش کفتم چیکار کنیم حالت الکیام شده یه کم بهتر شه و اونم گفت پول فعلا فقط حالمو خوب میکنه.
گفتم ای بابا تا حالا انقد احساس ناکافی بودن نکرده بودم و راستش با شوخی گفتم ولی حسم خیلیم جدی بود. قبلنا همیشه هر شرایطی هر حالی هر اتفاقی که بود "خودم" کافی بود برای خوب کردن همه چی. حالا ولی فقط پول حال همه رو خوب میکنه که خب من فقط اندازه خودم دارم و این کافی نیس.