قدیما منم یه سری تعصبات ملیگرایانه و ناسیونالیستی بیهودهای داشتم که شاید توو دلم آدمای "بیهویتی" رو توبیخ و مسخره میکردم چون با اینکه ارمنی و آسوری و مسیحی نبودن، سعی میکردن کریسمسو جشن بگیرن یا اداشو در بیارن و غیره.
بعدها ولی متوجه شدم که اشتباه میکردم. حالا به نظرم هیچ ایرادی نداره اگه مسلمون به دنیا اومدی یا اگه ایرانی هستی و سال نوت اول بهار شروع میشه ولی کریسمس رو هم همراه ارامنه ایران و مسیحیای دنیا جشن بگیری. کار بدی نیست. جشن کریسمس جشن میلاد مسیحه. مسیح پیامبر مهربانیهاست. نماد خوبی و گذشته. نه فرمان قصاص داده، نه سنگ اول سنگساری رو پرتاب کرده، نه جواب سیلی مخالفی رو داده، نه با شمشیرش جون کسی رو گرفته، نه ظلمی کرده و نه رویای جهانگشایی و ادعای حق برتری داشته، نه نزد خدا و نه خلق خدا! پس جشن گرفتن میلادش و خوشحالی از زاده شدن همچین انسانی به هیچ وجه ناپسند نیست. کاج همیشه سبز نماد آزادگی و استواریه و آراستنش از اون سری کارهاییه که شادی کودکانه رو در آدمها بیدار میکنه. هدیه دادن و هدیه گرفتن هم به هر مناسبتی رسمی شایسته و خوشاینده. پس چرا که نه. و اگر انقدری داشتیم که مثل بابانوئل کیسهای حتی کوچیک بتونیم بذاریم دم در کسی که نیازمنده چه بدیای داره؟ حالا شما یه بار علیوار کیسه رو بذار پشت در یه بارم به اسم بابانوئل، بهارم از طرف عمونوروز اینکارو بکن. چه اشکالی داره. رسمای قشنگ و کارای خوب منسوب به هر کی که باشه، به یاد، به نام، به هر مناسبتی که باشه خوبه. چه ایرادی داره؟
به علاوه اینکه سال نوی میلادی رو به هم تبریک بگیم و با سایر آدمای دنیا که تقویمشون با ما فرق داره خوشحالی کنیم و امیدوار به شروع خوشی از اون تاریخ به بعد باشیم اشکالی نداره. امید و آرزو، باید و نباید نداره، ساعت و روز مشخص نداره، قانون مال من و تو نداره.
چرا همراه بقیه مردم دنیا خوشحال نشیم و برای خودمون و همدیگه آرزوهای خوب نکنیم؟
حالا این شادی بشه چند بار در سال. چرا که نه؟ ضرری به کسی نمیرسونه. بدیای نداره.
ما حق داریم هر خوبی و خوشیای رو که دلیل خوبی داره با هم و با هر کسی، هر جای دنیا و از هر نژاد و اعتقادی شریک شیم.
البته که باعث تأسفه وقتی یک ایرانی از جشن گرفتن نوروز خجالت بکشه یا بخواد فراموشش کنه و به جاش بخواد کریسمسو یا هشانا رو، دیوالی رو یا هر چیز دیگه رو جای نوروز جشن بگیره ولی اگه مهربون و آگاه باشیم، اگه از داشتهها و پیشینههای تاریخی و فرهنگی خوب و پرافتخار خودمون خجالت نکشیم، فلسفهشو و داستانهای قشنگشو بدونیم و برای دیگران هم تعریف کنیم، اگه اجازه بدیم اونام توو جشن ما شریک باشن، بعد خودمونم توو جشن بقیه خودمونو شریک بدونیم و همه در کنار هم مهربون و شاد باشیم، به نظر من خیلیم خوبه.
انقدر بداخلاق نباشید.
اینکه خیلیا جدیدا دوس دارن همراه مسیحیا کریسمسو جشن بگیرن، لزوما ریشه در بی هویتی و غربزدگی و تقلا برای ادای روشنفکری و مدرنیته و... نداره. شاید نوعی عکسالعمل طبیعی دفاعیه! مردمی که رژیم از دنیا جداشون کرده و باعث شده دنیا و رسانهها بهشون برچسب عقب ماندگی و تحجر و دگماتیسم و تروریسم و خشونت طلبی و دشمنی بزنه، طبیعیه که با هر روشی که به نظرش میرسه دوس داره به دنیای بیرون نشون بده اینطوریام نیست و مام مثل شمائیم و مام از اینکارا بلدیم یا مام هستیم اصلا و مارو هم ببینید و.... مردم ما به همدلیهای بینالمللی اینجوری نیاز دارن و این طبیعیه.
با هم مهربون باشیم دیگه. همدیگه رو مسخره نکنیم. برای هر کاری دلیلی وجود داره. به جای عصبانی و خشمگین بودن، به جای تعصب و سرزنش های عجولانه، مسائلو ریشهیابی کنیم، خودمونو جای دیگران بذاریم، زاویه دیدمونو کمی تغییر بدیم؛ کمی، فقط کمی مهربونتر باشیم. کمی کمتر خشمگین و عبوس باشیم.
حالا بعدا ایشالا یه بارم یه مطلب تکمیلی در همین مورد براتون مینویسم.