آدم وقتی یکی یه نفرو واقعاً دوست داره، هر بار با کمال میل و اصن بیمناسبت حتی، دلش میخواد بهش هدیه بده. هر چقدرم پول نداشته باشه بازم یه چیزی واسه هدیه دادن پیدا میکنه و از این کار لذت میبره. شماها چتونه انقد در مورد ترفندای پیچوندن مخاطبتون در حوالی ولنتاین و فشاری که برای هدیه خریدن روتونه میگید؟ زوره مگه؟ دوسش نداری کادو نخر. پول نداری و طرفت میدونه و انتظار کادوی گرون قیمت داره خب چرا اصن با اون آدم موندی؟ اگهم فک میکنین هدیهی فلان تومنی ندین بهش، نمیده یا نمیکندتون که خب دقت کنید از اول در حد دهنتون لقمه وردارین. قیمت جندهها مقطوع هس ولی یکی نیس. چطور قبل از خرید چیزای دیگه اول جیبتونو نگا میکنید بعد میرید توو مغازه ولی در این مورد اول میرید جنسو ورمیدارید امتحانم میکنید ولی بعدش یادتون میفته انقدری ندارید یا دلتون نمیاد انقدی خرجش کنید و باید بپیچونیدش یا اینطور ننه من غریبمواربنالید؟ چرا اینجوریید جداً؟ چتونه واقعاً؟ چه وضعیه راه انداختین؟ اه اه اه