به قول حافظ آفرین بر دل نرم تو که از بهر ثواب :)) کشتهٔ غمزهٔ خود را .../ بله

چشمم خورد به تقویم ایرانی دیدم چقدررر ساله رفیقیم :)) بش گفتم اگه روز اولی که دیده بودمت حامله میشدم الان بچه‌مون هیژده سالش شده بود :)) خیلی جدی گف آره حالا روز اولم نه بالاخره دو سه سال بعدش تا الان دیگه حداقل پونزدهو داشت :)))
و چه جیگری میشد ترکیبم باهاش به به و حیف. و البته که هزاران هزار آفرین و رحمت بر من که اینهمه سال‌ها با وجود تمام گزینه‌های وسوسه‌انگیزی که بود و هست هرگز گول نخوردم و هر چی اشتباه کردم توو زندگیم لااقل تولیدمثل جزوش نبوده. خدایا شکرت :))