🍁پاییز مبارک بچهها :)🍁
این موردم اضافه کنید توو اون مصائبنامه
آقا استرس میگیره بگم میخوام بهش زنگ بزنم ولی بعدش که بزنم خوب میشه. منتها اینکارو نمیکنم چون دوس ندارم همون اندازهی قسمت اولشم اذیت شه. بذا من شص برابرش اذیت شم به جاش. فقط مسئله اینجاس که زنگم نزنم بهش حالش خوب نمیشه کلاً.
ولی به حرفم گوش نکرد نتیجتاً الانم به گا رفته
داشتم بهش میگفتم اگه میدونی نمیشه از همین الان بهش نزدیک نشو که بعداً دهنت سرویس شه. گفت گفتنش راحته؛ تو خودت بودی میتونستی؟ گفتم خبر نداری جیگر که من خودمو از کسی دور نگه داشتم که جونم براش درررررر میره انقد دوسش دارم. فک کنم لحنم کاملا قانعش کرد :)))
راه دیگهای نداش دیگه
دیدم واااای ریشاشو زده :|||| گفتم چرا اینکارو کردی آخه؟ حالا خوبه فردا پسفردا خونهای بعدشم دو سه روز ماسک بزن اینجوری در سطح شهر طردد نکن :)) گف اتفاقاً فردا متأسفانه استثنائاً باید برم سر کار، تازه بعد از کارم متأسفانهتر برنامه تولد داریم :| دیدم دیگه چارهای نیس گفتم عههه پس بدون ریش خیلیم خوشکل شدی جیگر به به :)))
دیوانگان گوگولی
مرد گنده وایمیسته کنارم احساس میکنم اون گالیوره، من فلرتیشیای لیلیپوت. اونوقت برگشته میگه اگه اجازه میدین من اینجا بشینم، پیش شما احساس امنیت میکنم :)))) این یکی پسرهم قبل از اینکه من چیزی بگم برگشت بش گف دائاش تو خودت پدر ناامنی این دنیا و آخرتی، پیش ما آدم کوچولوها چه دنبال امنیتی؟! :)))))
پ.ن. طفلک هیچیم نگف یه ذره سرخ شد و کتشو ورداشت که بره :)) دستشو گرفتم گفتم بشین بابا. اینم در کنار منه احساس امنیت میکنه که به تو تیکه میندازه وگرنه جرأت نمیکرد :)))) اونم خودش تأیید کرد البته و با هم دوس شدن دیگه و تا آخر جلسه انقد زر زدن یکی در میون یا باید میزدم پس کلهی این یا اون که یه دیقه دهنشونو ببندن ببینم چی میگن یا بعضا خودم چی میخوام بگم :|
دل است دیگر
توو اهنگش میگف یه کم کمتر از خدا، یه کم بیشتر از خودم دوسِت دارم! به این اندیشیدم که من حیقتش اگه خدایی داشتم بی شک هم قد خدا و خیلی بیشتر از خودم دوسش میداشتم! ظرفیت پذیرششو نداره متأسفانه عزیزدلم. حالا داشتم البته فرقی نداشت زیاد، چون بهش گفتم نع پشیمونم نیستم ولی خب رای دل را به منطق عوض نتوان کرد. بله.
آنها که طلبکار خدائید کجائید کژائید؟*
هعی. قبلنا یه موجوداتی بودن باهاشون همینجوری بیدلیل میتونستم بنویسم یا حرف بزنم الان اونارم ندارم دیگه. به به. آفرین خدا بر من؟ باد
*مولانو
ride or die
بذا بگم شمام در جریان باشید. هر چن وخ یه بار یادم میفته که این بشرِ با مرام یه دفعه چند وقت پیشا یه چیزی ازش خواستم توو ایران برام انجام بده. حرفم هنو تموم نشده، بدووون کوچکترین منتی با وجود اینکه خودش کلی گرفتاری داشت، از خواب و کارش زد، بی سر و صدا رفت انجامش داد تمومش کرد اومد. واقعا دمش گرم. تشکرم کردم ازش، گف کاری نکردم که چرا انقد میگی. درسته حالا کار خارقالعاده و سختی هم نبود ولی برای من بینهایت ارزش معنوی داشت. من که کار خاصی برای جبرانش از دستم برنمیاد از اینجا. من فقط دوسش دارم که خب اونم به دردی نمیخوره ولی امیدوارم طبیعت خودش جوابشو بده. دستش درد نکنه.
پ.ن. داره جوابشو قشششنگ میده. همینجور موج بدشانسی و استرس پشت هم و در مدلای مختلف :))
مصائب مضحک
نزدیکه ۶٠ ساعته نه گشنمه، نه اشتهای چیز خاصی رو دارم. هر چن وقت یه بار از حالم متوجه میشم فشارم چسبیده به کف یا قندم داره به سمت صفر سوق پیدا میکنه. فی الواقع به زور با یه آبنبات یا یه قاشق از این مربائه زنده موندم. اونوقت الان که اومدم زیر پتو و اگه زلزله هم بیاد از تخت پا نخواهم شد گشنهم شده :)))
به قول حافظ آفرین بر دل نرم تو که از بهر ثواب :)) کشتهٔ غمزهٔ خود را .../ بله
چشمم خورد به تقویم ایرانی دیدم چقدررر ساله رفیقیم :)) بش گفتم اگه روز اولی که دیده بودمت حامله میشدم الان بچهمون هیژده سالش شده بود :)) خیلی جدی گف آره حالا روز اولم نه بالاخره دو سه سال بعدش تا الان دیگه حداقل پونزدهو داشت :)))
و چه جیگری میشد ترکیبم باهاش به به و حیف. و البته که هزاران هزار آفرین و رحمت بر من که اینهمه سالها با وجود تمام گزینههای وسوسهانگیزی که بود و هست هرگز گول نخوردم و هر چی اشتباه کردم توو زندگیم لااقل تولیدمثل جزوش نبوده. خدایا شکرت :))
و چه جیگری میشد ترکیبم باهاش به به و حیف. و البته که هزاران هزار آفرین و رحمت بر من که اینهمه سالها با وجود تمام گزینههای وسوسهانگیزی که بود و هست هرگز گول نخوردم و هر چی اشتباه کردم توو زندگیم لااقل تولیدمثل جزوش نبوده. خدایا شکرت :))
دیگه مام چیزی نگفتیم :|
داشتیم در مورد ماه گرفتگی حرف میزدیم و اینکه حیف ما نتونستیم قرمزیشو خوب ببینیم و تو عکسا چقدر قشنگتر و بهتر دیده میشه و حیف شد و اینا. بعد ایشون خیلی جدی و بیاحساس گفت یه ماهگرفتگی بوده دیگه اینهمه هیجان نداره که. وقتی زمین بین خورشید و ماه قرار میگیره سایهش میفته رو ماه و ماه برای لحظاتی تاریک دیده میشه. چیز خاصی نیس که!