من بهت گفته بودم که یه پرفکسیونیست نهان توو وجودم هست و به خاطرش یه حساسیتایی نسبت به درست و غلط یه چیزایی دارم که شاید اکثریت براشون مهم نیست یا اصلا متوجهشم نمیشن. گفته بودم میدونم این یه نقطه ضعفه ولی چون در عین حال موجود منطقی و واقعبینی هستم دوسش دارم، بخشی از شخصیت منه و اگه درکش نمیکنی یا اذیتت میکنه نزدیک من نشو و تو گفتی نههههه من اصلاً کشتهی همین حساسیتا و کمالگراییا و کمالطلبیای توئم. بعد یه روز در حالی که دلت از یه جا و یه کسای دیگه پر بود تصمیم گرفتی برای اینکه حس بهتری پیدا کنی تنها نقطه ضعف منو مسخره کنی؟ بعد فکر نکردی که من اگه بخوام بدون هیچ فشاری زیر شص ثانیه میتونم کل هستی تو رو به صورت بنیادین به سخره بکشم و پودرت کنم؟ بیمرام خنگ.