لیلی‌ام

چن روز پیشا خواب لیلی رو میدیدم. انگار اومده بود پیشم و داشت چیزایی که ظاهراً توو دنیای خواب در موردش نوشته بودمو میخوند و میخندید... توو خواب یه جور دیگه دوسش داشتم.
امروز تولدشه، چه روز خجسته‌ای و چه اتفاق مبارکی. کاش به خودشم میشد یاداوری کنم که چقدر دوسش دارم و اینکه فکر میکنم چقدر خوب که اون سال با هم همکلاس شدیم و من پیداش کردم گرچه الان باز گمش کردم |:
*یه روز میگردم باز پیدات میکنم و محکم بغلت میکنم خوشکلِ خوش سر و زبونِ دوسداشتنی من. هر جا هستی سرت سلامت عزیزم*