من و گنجیشکام
گنجیشکام
^_^
Oldies
صدای شری
ا.اوج
توو حرفاش هی گف این یادته... اون یادته... یادته... یادته... یادته... و من یادم بود. بعد موقع خدافظی گف چقد یادته یادته کردیم این دفه. گفتم خب چون من دیگه حالا جزو "یادتههای" تو شدم. ناراحت شد. من از اینکه گنجیشکم انقد بزرگ شده خوشال بودم.
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی