کشتی‌شکستگانیم ای باد شرطه برخیز/ باشد که باز بینم دیدار آشنا را

بیخیال دیگه آئا. مگه من شبکه خبرگزاریم یا تعهدی در این زمینه خدمتتون دارم و بی‌خبرم؟ بعد کسی داره خفه میشه زر نمی‌زنه دعواش نمی‌کنن که. بیام چی بگمتون؟ قوی باشید؟ نترسید؟ شیشه‌های پنجره‌ها رو ضربدری چسب بزنید؟ کنار دیوار نخوابید؟ گوشاتونو اینجوری بگیرید دهنتونو وا کنین پرده‌ی گوشتون جر نخوره صدای انفجار شنیدین؟ پشت بوم نرید؟ غصه نخورید؟ آرامش خودتونو حفظ کنید؟ ما پیروزیم؟ مراقب خودتون باشید؟ نمیرید؟ صبحتون بخیر؟ شبتون بخیر؟ آره؟ اینا رو بگم؟ یا فحش بدم؟ جان؟ تسلیت بگم؟ بگم توو این وضع بازم ملتو دسگیر میکنن، اعدام میکنن، میگان و کسی حواسش نیس؟ بگم حواسش نیس یا کلمه‌ی درستو به کار ببرم بگم دقیقن کجاش نیس؟ بیخیال خانوما. بیخیال آقایون. چه انتظاراتی دارید. دیواری کوتاهتر از لب جوی گیر نیاوردید :)

حالا ولی الان که اینجام و دارم میگم بذا بگم دیگه.

با هم مهربون باشید. با هم دوس باشید. نفس عمیق بکشید. وقتی محل اقامتتونو ترک میکنید یا مجبورید ترک کنید حیوونای خونگیتونو رها نکنید. با سیگار و مشروب خودتونو خفه نکنید. وقتی ترس و استرس بهتون غلبه میکنه روزای روشن و خنکی رو تصور کنید که توش همه چی خوبه و همه کنار هم،  همونجایی و کنار همونایی هستیم که دلمون میخواد. روزایی که وسط خنده بغضمون نمیگیره و جای زخمامون میخاره چون دارن خوب میشن. روزایی که قرار نیست بترسیم امروز کدوم استخونمون قراره زیر فشار چی بشکنه یا جیگرمون برای چه داغی کباب خواهد شد. روزایی که توش میتونیم راحت نفس بکشیم... شاید شد. اگه نشدم فدای سرتون. ما که به نشدن‌ها عادت داریم. اینم میگذره. همه چی یه روز تموم میشه. ما هم. آره.
دوستون دارم و جونم درمیره برای اینکه فقط یه بار دیگه بتونم برگردم خونه‌‌. 
جانم؟ چیکار کنیم؟ میخواین دستای همو بگیریم؟ بغل فور فری؟
تنها نیستین من اینجام. من اینجام گنجیشکای من. اشکال نداره. درست میشه :*