و من چقدرررر بی‌نهایت دوسش داشتم...

حالم خوب نبود دوس داشتم برم پیشش ولی احساس کردم گویا دلم بالاخره به اون مرحله‌ای رسیده که درک کنه اونی که دوس داشت و هنوزم داره دیگه اونجایی که بود نیست. قالبش هست ولی خودش نیس. خیلی غم‌انگیزه ولی خب واقعیتیه و باید پذیرفتش. 
گاهی آدما خودشون نمیمیرن ولی یه روزی، یه جوری، به یه دلیلی یا شایدم بی هیچ دلیلی، یه چیزی توشون یه جوری تغییر پیدا میکنه که دیگه از اونی که قبلاً بودن خیلی فاصله میگیرن. و معمولاً حیف...