این داستان نیازهای عجیب

نیاز ابراز دارم. ینی دوس دارم برم بهش بگم دوسش دارم. دلم میخواد برم بهش بگم تمام ذرات وجودم میخوادش. بگم هیچ حسی بیشتر از مردنم براش ارضائم نمیکنه.
نمیخوام هیچی بگه. نمیخوام هیچ کاری کنه. نمی‌خواهم حتی اتفاقی بیفته. فقط نیاز به ابراز دارم. 
دلم انقدر براش تنگه که اصلا قابل وصف نیس :(
شاید بپرسید خب کی جلوتو گرفته برو بهش بگو ولی باید عرض کنم که آدم وقتی کسیو ترک میکنه دیگه حق نداره هواییش کنه. زخمای دل خیلی خیلی حساسترن از زخمای تن و نباید از روی خودخواهی و هوس انگولکشون کرد.