تو فقط خدایی کن

توی این مدت کرونا ضمن همه‌ی گرفتاریا و مشکلاتش، خیلی از همکارا، دوستای خوب و تعدادی از فامیلایی که دلتنگشون بودم و حالا دیگه تا همیشه دلتنگشون خواهم موند رو از من گرفت و این نابخشودنیه ولی در عوض یکیم بهم داد که به خاطرش واقعا ممنونم. یکی که مثل هیچکس نیست. یکی که بودنش برام مهمه. یکی که یه روز تصمیم گرفت بذاره بره و یه روز چون به این فکر کرده بود که شاید کرونا بگیره و بمیره دیگه هیچوقت فرصتی باقی نخواهد موند که برگرده، برگشت! در عین ناباوری، به همین سادگی و بامزگی. و چه خوب که برگشت، چون من بودنشو دوست دارم. همیشه دوست داشتم. دوسش دارم. میدونم که این روزام تموم میشه ولی حالا که هست خوبه و خوشحالم که هست. 
تولدشه و تولدش برای من و همه کسایی که میشناسنش اتفاق مبارکیه. کسی چه میدونه؟ شاید تصادفی نباشه که شب تولد مسیح به دنیا اومده. شاید اصلا خوبا امشب به دنیا، یا دوباره به دنیا میان :))
* برات سبد سبد خوشی آرزو میکنم. دل خوش، حال خوش، روزگار خوش، خاطرات خوش، تجربه‌ها و پیشامدهای خوش... 
من نوکرتم تا ابد،