:))

به مریض نود و سه ساله‌م همینجور که دراز کشیده بود گفتم پاتو یه ذره بیار بالا. میخواستم پاشنه پاشو ببینم. یهو پاهاشو عمود به بدنش نود درجه اورد بالا. حال نزاری داشت واقعا انتظار نداشتم بتونه همچین کاری کنه خنده‌م گرفت به شوخی گفتم باید بهت مدال ژیمناستیک بدن. اونم خندید بعد گفت آره میخوام توو مسابقات آتلانتیک شرکت کنم! گفتم آتلانتیک که اقیانوسه منظورت آتلتیکه؟ گفت نه بابا اون که حلقه‌های رنگ و وارنگ داره! منظورش المپیک بود :))))