اون عصای جادوئی توی جیبتونو تکون بدین

من شخصاً معتقدم آدم برای خودش و دوروبریاش تا تهِ تهِ آخرین جایی که ممکنه باید آرزوهای کوچیک و براوردنی رو براورده کنه. از داشتن یه حیوون خونگی گرفته تا زیورآلات و جینگیل پینگیلای الکی خوشال‌کننده مث یه ساعت یا دسبند خوشکل که آدم دلش با تأکید رو کلمه‌ی دلش میخواد، یا یه دوچرخه، یه شهربازی رفتن، یه سفر یا حتی یه چیزی که فقط دلت میخواد داشته باشیش بدون اینکه به کارت بیاد! 
زندگی کوتاهتر و بی‌ارزشتر از اونیه که بخوای هی دندوناتو رو هم فشار بدی و در مقابل چیزای کوچیکی که دلت میخواد، واجب نیست و در عین حال بودن و براورده شدنش تعادل زندگیتو به هم نمیزنه ـ مقاومت کنی و خودتو، بچه‌تو یا کسی که دوسش داری و/ یا دوسِت داره رو ازشون محروم یا آرزو به دل نگه داری.
واقعا ارزش نداره. با خودتون مهربونتر باشید و گاهی برای دلتون بی‌دلیلم که شده یه جایزه بخرید. با یه حرکت از دل برامده‌ی کوچیک به خودتون و دوروبریاتون یه لبخند هدیه کنید، به دل بنشینید و از لحظه لذت ببرید. 
زندگی انقدر سختگیر هست که بیش از حد لزوم داغ حسرت رو دل آدم بذاره. نذارید چیزای کوچیک براوردنی هم به حسرتای ناگزیر زندگیتون یا زندگیشون اضافه شه.
یه نفس عمیق بکشید. اخماتونو باز کنید. کمی مهربونتر و مثبت‌تر باشید. شاید شد.